نفرت انگیز و دلهره آور است؛ نوشتن از میزان دوست داشتن تو، مادامی که احساس خطر میکنم. خط به خط این اعترافنامه را از ذهنم پر میکنم و خیلی حرفهای قاتل میشوم... !
تو میخندی و من چشمها را در عمق تاریکی دفن میکنم و با یک چاقوی قدیمی که قدرت بریدن را از دست داده، به جان تمام آن لحظات مرگبار میافتم.
https://romananeh.ir/?p=563
لینک کوتاه مطلب: